پارت 4

 

با تابش نور خورشید به داخل اتاقم چشم هام رو آروم باز کردم

_ چه صبح قشنگیییییی

ها!؟! در ؟؟؟ اهااا حالا یادم اومد دیروز در اتاقم باز کردم

_ انگار بهش عادت ندارم

: سلام ای دوست من سحر خیز باش تا کامروا باشی

_ هوش!! کی بیدار شدی؟

: کمی پیش

_پس. صبحت بخیر دوست من

: صبح زیبای تو هم بخیر ای دوست

لبخندی به هم زدیم به سمت یکی از وسایل عجیب غریب دیگه کنار اتاقم رفت و مشقول بررسی اون وسیله شد

_ اوه خشم هنوز خوابیده؟

: به گمانم زمان زیادی را در رخت خواب خویش می‌گذراند 

_ برم بیدارش کنم؟ 

: بگذار بخوابد تا کمتر سَگ اخلاق باشد و مانع نیت پاک تو نشود حال یکی از در هارا بگشای تا صبحانه را با دوست جدیدی خوریم 

_ چشم خوش زبون 

لبخندی بهم زدیم و رفتم تا در سمت راست اتاقم رو باز کنم 

دست گیره رو توی دستم گرفتم 

مثل روز اول استرس داشتم 

نکنه نخواد بیاد بیرون 

شاید ناراحت بشه 

عصبانی؟ نه خشم کسیه که عصبانیه 

پس بد تر از خشم نمیشه 

بیا بریم! 

نفسم رو با شتاب بیرون دادم و آروم در اتاق رو باز کردم 

یه اتاق که روشن بود اما دیوار هاش به رنگ خاکستری بودن کف زمین پر از ظرف های غذای دست نخورده بود و یکی مثل من که توی خودش جمع شده بود و خیلی نحیف و لاغر به نظر می‌رسید 

آروم سرش رو بالا آورد 

انگار متوجه من شده 

با نگاه کردن بهش ترسیدم چشم هاش قرمز و خیس بود 

موهاش بهم ریخته بود و یه رگه سفید داخل موهای خاکستریش بد جور توی ذوق میزد 

اون انگار خیلی زود پیر شده بود 

اما اون همسن منه نباید این شکلی باشه 

چشماش برق زد و دوباره اشکش شدت گرفت 

_ اوه خدای من تو چت شده؟ 

از بین کثیفی های اتاق جلو رفتم و روی تختش نشستم 

آروم کشیدمش توی بغلم مدت زیادی همون طور نشستم هوش هم بعد از بازی با وسایلم اومد به اتاق خاکستری 

: اوه ای وای بر من به گمانم او افسردگی دارد 

_ افسردگی؟ چی هست؟ 

: داخل کتابی خواندم که افسردگی عوامل زیادی دارد تنهایی او و این فضای دلگیر اتاقش می‌تواند دلیل خوبی برای ناراحتی او باشد افسردگی طی چند مرحله رخ خواهد داد مرحله اول یک اتفاق ساده است و مرحله دوم سرزنش کردن خود برای آن اتفاق مرحله سوم ناراحتی فراوان که روز به روز افزایش میابد و مرحله چهارم ویرانی ذهن شخص توسط ناراحتی است که به آن افسردگی گویند 

_ وای پس اون برعکس منه؟

: عاری خالی از هرگونه احساس شادی و نشاط کاملا متضاد تو

_ حس خیلی بدی داره کنار کسی باشی که کاملا باهات فرق داره

دوباره گریه اش شدت گرفت

: هرگز فراموش نکن که همه ما باهم فرق هایی داریم و هرگز نمی‌توانیم به شکل دیگری متمایل گردیم و این راهم بدان که جلوی یک شخص افسرده نباید بَدی را به اون نصبت دهی در غیر این صورت او افسرده تر خواهد شد

_ آها ببخشید اتفاقا حالا که فکر میکنم یه دوست خوب دیگه هم دارم توام خواهر منی پس دوست دارم

دست از گریه کردن برداشت و به چشم های خیسش به من نگاه کرد

؛ تو. همونی هستی که به دیوار می‌کوبید؟

صدای نرم و آرومی داشت و غم توی صداش موج میزد

_ آره اسم من شادیه

: نام من نیز هوش است

؛ اسم من غمه

: به به! غَم! چه واژه زیبا و پر باری! 

_ آره به قول هوش اسم قشنگی داری

دیگه گریه نمی‌کرد

هوش میخواست کمی حالشو خوب کنه برای همین گفت غم اسم قشنگیه اما خیلی درد ناکه

_ باید اینجارو تمیز کنیم؟

: خیر! این را هرگز فراموش نکن که تو نمی‌توانی خود و سبک زندگی خویش را به دیگران تحمیل نمایی

_ اوه درسته این اتاقِ غمه پس باید مثل غم باشه همون طور که مال خشم کاملا سیاهه

؛ خشم؟

: عاری دوست دیگری داریم که نباید سخنان نیش دارش را به دل بگیری حرف های او باد هواست

_ به حرف های خشم توجه نکن اون خیلی بی اعصابه

؛ باشه

_ آفرین دختر خوب حالا بیا کم کم از این اتاق بریم بیرون و باهم چهار تایی بقیه جاهای این دنیارو کشف کنیم

؛ من میترسم.

: نترس عزیزم ما کنار تو هستیم

_ آره میتونی تمام مدت دست منو هوش رو محکم بگیری

؛ باشه

منو هوش دوتایی دستشو گرفتیم و آروم آروم قدم قدم از اتاق بردیمش بیرون 

وقتی با پاهای اش زمین نرم و صورتی رو لمس کرد چشم هاش برق میزد حس میکردم میخواد لبخند بزنه اما بدنش اجازه نداره واکنشی نصبت به شادی داشته باشه اما.

شروع کرد به گریه کردن

: چرا اکنون می گِریَد؟

_ فکر کنم این اشک شوقه

؛ میخوام اتاق شماهارو ببینیم. میشه؟

: چرا نشود ای عزیز همراه من بیا

با هوش به اتاقش رفت منم رفتم و خشم رو بیدار کردم و کشان کشان تا اتاق هوش بردمش

حتی خشم هم از دیدن چنین موجود نحیفی به وجد اومده بود

یه جورایی انگار از دست اون دختر عصبانی بود اما هوش نمیزاشت چیزی بگه

شاید برای اینکه اون دختر این بلارو به سر خودش آورده از دست دختره ناراحته

 

Rin 

دیدار خارج از دیوار 4

دیدار خارج از دیوار 3

دیدار خارج از دیوار 2

هوش ,رو ,اون ,اتاق ,دوست ,تو ,بود و ,را به ,بود اما ,از دست ,اون دختر

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خودشناسی_روانشناسی دست نوشته ها فروشگاه اینترنتی فایل های دانشگاهی کاواک مود برای GTA 5و غیره... پیچ و رولپلاک نما با طناب,قیمت نماشویی ساختمان راد الکتریک توزیع کننده انواع یکسو کننده و نیمه هادی قدرت بورس تصویر دل نبشی پلاستیکی،خرید نبشی پلاستیکی،نبشی پلاستیکی بسته بندی،نبشی پلاستیکی کاشی چمنستان